امروز اروپا، فردا آمریکا

اما باراک اوباما نامزد دمکرات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سفر این هفته خود به اروپا، همچون یک رئیس‌جمهوری مورد استقبال قرار گرفت.

در گذشته فقط جان اف کندی و رونالد ریگان مانند اوباما در برلین چنین مورد استقبال قرار گرفتند. باراک اوباما برای اروپا، جدید و آزمایش نشده است. او سرشار از امید است و از همه مهم‌تر اینکه نامزد انتخاباتی است و هنوز انتخاب نشده‌است.

اوباما به اروپا رفته‌بود تا خود را معرفی کند؛ و می‌خواست به رای‌دهندگان آمریکایی‌ نشان دهد که توانایی هیجان‌زده کردن دنیا را دارد. از لحظه‌ای که او به‌عنوان نامزد دمکرات‌ها در این انتخابات مطرح شد، جمهوریخواهان بی‌تجربگی‌اش را در عرصه بین‌المللی به‌عنوان قوی‌ترین نقطه آسیب‌پذیری مورد حمله قرار دادند.

این آسیب‌پذیری به ویژه در مقایسه با جان مک کین جمهوریخواه بسیار نمود داشت. از این منظر، سفر اوباما به اروپا با هدف مقابله با این حملات در داخل آمریکا صورت گرفت. 

در اروپا بعضی ممکن است به خاطر ماهیت کلی سخنرانی‌های اوباما در برلین، از او ناامید شده‌باشند، اما حقیقت این است که این کار هم مخصوصا انجام شده‌بود.

برلین به این دلیل برای ایراد این سخنرانی انتخاب نشد که یادآور سخنرانی معروف کندی در این شهر باشد؛ بلکه به این دلیل انتخاب شد که برای مردم آمریکا، روابط خوب با آلمان از دوستی با فرانسه همواره مهم‌تر بوده است. مردم آمریکا همواره نسبت به فرانسه و انگلیس بدبین بوده‌اند.

البته در سال‌های اخیر بی‌اعتنایی جای خود را به بدبینی نسبت به انگلیس داده‌است. به همین دلیل هم اوباما در سفر خود به انگلیس ابتدا با تونی بلر نخست‌وزیر پیشین و دوست همیشگی آمریکا دیدار و گفت‌وگو کرد و صبح روز بعد با گوردون براون نشست داشت.

تونی بلر هنوز در آمریکا بسیار محبوب است، اما براون که در این انتخابات میان اوباما و مک کین نوعی رویکرد خنثی اتخاذ کرده، چندان در آمریکا مورد توجه نیست.

اروپا نباید در این سفر از اوباما ناامید شود. اگر اروپایی‌ها به این فکر بودند که سفر اوباما فصل جدیدی را در روابط میان دو طرف بگشاید و در مسائلی مانند رابطه با روسیه، امنیت انرژی، توسعه اروپا به سوی شرق، آینده ناتو و استقرار سپر موشکی آمریکا، گشایشی ناگهانی ایجاد کند، پس حالا حق دارند که ناامید شوند.

در آمریکا کسی نیست که از این مسائل حمایت کند و به آن رای دهد. امید اروپا به اوباما در بهترین حالت باید امید به ظهور چهره‌ای جدید و ذهنی گشوده‌تر برای تغییر رویکرد واشنگتن نسبت به دنیا بعد از جورج بوش باشد.

در حال حاضر تنها گفتن این نکته درباره اوباما کفایت می‌کند که او سیاستمدار جوانی است که به اروپا رفته، خیلی چیزها را شاهد بوده و تا حد زیادی قلب‌ها را تسخیر کرده‌است.

ایندیپندنت - 26 جولای 2008